عشق اگه روز ازل در دل دیوانه نبود تا ابد زیر فلک ناله مستانه نبود نرگس ساقی اگه مستی صد جام نداشت سر هر کوی و گذر این همه می خانه نبود من و جام می و دل نقش تو در باده ناب خلوتی بود که در آن ره بیگانه نبود کاش آن تب که تو را سوخت مرا سوخته بود به فدای تو مگه این دل دیوانه نبود تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من آن زمانی که تو را سایه پروانه نبود من جدا از تو نبودم بخدا در همه عمر قبله گاه دل من جز تو در این خانه نبو